سخنراني امام خامنهاي در اجتماع پرشور زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي دقايقي پيش آغاز شد.
مهمترين محورهاي سخنراني مقام معظم رهبري به شرح ذيل است:
* نوروز باستاني نوروز پادشاهان و فرصتي براي سلاطين و حکام مستبد بود تا عظمت ظاهري خود را به رخ ملتها بکشانند.
*امروز بعد از گذشت قرنها، امروز نوروز بهانه و وسيلهاي است براي ارتباط قلبي ميان مردم و ميان مبدأ عظمت و عزت يعني ذات مقدس باري تعالي. در نوروز ايراني حقيقت نوروز يک حقيقت مردمي است. مردم به مناسبت نوروز با يکديگر با صفا و محبت رفتار ميکنند.
* نوروزي که امروز ما داريم، نوروز باستاني نيست بلکه نوروز ايراني و نوروز ملت مسلماني است که از قالب اين مراسم کهن، توانسته براي خود سرمايهاي فراهم کند و به سمت هدفهاي خود پيش برود.
* نماز با آن همه راز و رمزي که در حقيقت نماز نهفته است که معراج مومن است، وسيله سعادت است، از همه اعمال برتر و بالاتر است. حتي نماز داراي جنبه اجتماعي نيز هست. آن هم اين است که مسلمانان به وسيله نماز، يکايک آنها با يک مرکز واحدي در تماس ميشوند. در آن واحد در وقت نماز همه مسلمانان در همه نقاطي که دنياي اسلام گسترده است، دل را به يک مرکز واحدي متصل ميکنند. اين اتصال همه دلها به يک مرکز واحد يک مسئله اجتماعي و نظامساز است. معينکننده و شکلدهنده هندسه نظام اسلامي است.
* زکات که داراي جنبههاي فردي است و گذشت انسان را و اعطاي ما يحب را به انسان ميآموزد که اين يک تجربه و آزمون بسيار بزرگ است، يک ترجمان اجتماعي دارد و آن هم اين است که زکات به معني مطلب انفاقات است. جنبه اجتماعي و نظامسازي زکات، اين است که انساني که در محيط اسلامي و در جامعه اسلامي برخوردار از مال دنيوي است خود را متعد ميداند و مديون ميداند. طلبکار نميداند بلکه بدهکار جامعه اسلامي ميداند.
* امر بهمعروف و نهي از منکر، به نوعي زيربناي همه حرکات اجتماعي اسلام است. امر به معروف به معناي اين است که همه مومنان در هم نقاط عالم مردم را به سمت کارهاي نيکو حرکت دهند و نهي از منکر يعني از پلشتيها و زشتيها دور بدارند.
* معناي مهم امر به معروف و نهي از منکر، نبايد منحصر کرد به مسائل زيرنصاب اهميت. برخي تصور ميکنند امر به معروف و نهي از منکر منحصر ميشود به اين که به فلان زني يا فلان مردي که فرع ديني را رعايت نميکند تذکر دهد، البته اينها هست اما مهمترين قلم امر به معروف اين ها نيست. مهمترين امر به معروف و نهي از منکر عبارت است از امر به بزرگترين معروفات و نهي از بزرگترين منکرها.
* بزرگترين امر به معروف ايجاد نظام اسلامي و حفظ نظام اسلامي است. معروفي بالاتر از ايجاد و حفظ نظام اسلامي نداريم. هرکسي در اين راه تلاش کند آمر به معروف است.
* حفظ عزت و ابروي ملت ايران بزرگترين معروف است. اعتلاي فرهنگ و سلامت محيط اخلاقي، محيط خانوادگي و تکثير نسل و تربيت نسل جوان آماده براي اعتلاي کشور، رونق دادن به اقتصاد و توليد، همگاني کردن اخلاق اسلامي، گسترش علم و فناوري، استقرار عدالت قضايي و عدالت اقتصادي، مجاهدت براي اقتدار ملت ايران و فراتر از آن اقتدار امت اسلامي و تلاش و مجاهدت براي وحدت اسلامي مهمترين معروفها هستند؛ همه موظفند در اين راه تلاش و امر کنند. نقطه مقابل از اينها منکرها ست.
* ابتذال اخلاقي، کمک به دشمنان، تضعيف نظام اسلامي، تضعيف فرهنگ اسلامي، تضعيف اقتصاد و علم و فناوري از مهمترين منکرات است.
* اسلام از ما با هر منشاء اجتماعي و هر سليقه اجتماعي ميخواهد، همافزايي و انسجام و به يکديگر کمک کردن را. دولتها در نظام اسلامي بايد موردحمايت مردم قرار گيرند. حتي از سوي کساني که به اين شخص خاص در دولت راي ندادند از سوي آنها هم بايد مورد پشتيباني و حمايت قرار بگيرند اين حرف حقيقي و لب معناي انسجام اسلامي در کشور اسلامي ماست. همه بايد به عنوان يک واحد با دولتي که مسئول کار است و بر سر کار است اتحاد کلمه نشان دهند و کمک کنند. مخصوصا در آن مواردي که کشور با مسائل مهم و چالش هاي مهمي روبه روست.
* امروز وظيفه همه آحاد ملت اين است که از مسئولين کشور، از مسئولان دولتي حمايت کنند. اين مخصوص اين دولت نيست بلکه مربوط به همه دولتهاست. همه دولتها دغدغه اساسي آن ها حل مشکلات مردم است. ممکن است تواناييهاي مختلف داشته و يا سلايق مختلفي داشته باشند بلکه هدف در همه اين ها است که در دوره مسئوليت خود بتوانند در حد توان مشکلات کشور را حل کنند.
* هر دولتي که در چارچوب قانون اساسي بر سرکار بيايد دولت مشروع است. مهم نيست که چه قدر و چه نسبتي از آحاد راي دهندگان به آن رئيس جمهور يا اين رئيسجمهور راي دادند.
* هر دولتي منتقديني دارد. اين دولت هم منتقداني دارد. دولتهاي قبل هم داشتند. تا اينجا هيچ اشکالي ندارد؛ کساني هستند که اين رفتار و حرف و سياست را قبول ندارند منتقد هستند و انتقاد ميکنند اما انتقاد ها بايد در چارچوب منتقي باشد.
*بنده نيز به دولتهاي گوناگون انتقاد داشتم و تذکر دادم. در هيچ موردي که به نظرم جاي عيب بوده خودداري از تذکر نکردم ولي در وضع و موقعيت و در شکل مناسب ابراز داشتيم. تذکر دادن هيچ اشکالي ندارد اما اين تذکر بايستي طوري باشد که اعتماد عمومي را از کساني که مسئول هستند و مشغول کارند سلب نکند. بايد جوري باشد که موجب بي اعتمادي حقوقي نشود. اهانت وجود نداشته باشد. روشهاي خشم آلود وجود نداشته باشد بلکه همه با برادري اسلامي به مسئله ارتباط ميان دولت و ملت نگاه کنند و با آن شيوه رفتار کنند.
* مردم بايد با دولت با نگاه همراهي و مهربانانه و با نگاه همدلي سخن گفت و هم مسئولان کشور. در 3 قوه بايد آنها با منتقدان خود و کساني که انتقاد ميکنند، رفتار مناسبي داشته باشند، آنها را تحقير نکند. تحقير مخالفان از سوي مسئولان خلاف تدبير و حکمت است.
* من مردم عزيز را به بيتفاوتي دعوت نميکنم به نظارت نکردن دعوت نميکنم بلکه به اهتمام به مسائل اصلي کشور دعوت ميکنم اصرار ميکنم برخوردها تحقير آميز نباشد. نه از سوي مردم نسبت به مسئولان و نه از سوي مسئولان نسبت به منتقدين. دلواپس بودن جرم نيست. دغدغه بودن جرم نيست. ميتوان برخي احساس دلواپسي و دغدغه مندي کنند اما اين به معناي متهم کردن و ناديده گرفتن زحمات و خدمات نباشد.
* دولت و طرفداران دولت و کساني که ابراز دغدغه و دلواپسي ميکنند، اهانت نکنند. بنده قبلا هم گفتم از همه دولتها حمايت کردم و ميکنم. از اين دولت هم حمايت ميکنم البته چک سفيد امضا هم به کسي نميدهم. نگاه به عملکردها ميکنم و برحسب عملکرد قضاوت ميکنم.
* امروز هم چالشهايي پيشروي ماست و هم فرصتهاي بسياري پيشرو داريم.